خاک و خس این خانه همه عنبر و مشک است ....
کاروان رفت و تو در خواب وبیابان در پیش کی روی ،ره زکه پرسی
هر که دارد هوس کرب و بلا بسم الله
اللهم جعلنی من حداث الحسین(علیه السلام)
همه جا همین جاست
نسیمی حزین می وزد...
کربلا ....
کربلا یا مکه
هدیه اول
همسفر زیارت قبول
دعوت نامه
[عناوین آرشیوشده]
مثلث یک ضلعی
به بهانه تمدن
بر و بچه های ارزشی
کشکول
صفاسیتی
توشه آخرت
کیمیا
کپر فرهنگی
عاشق آسمونی
نسیم قدسیان
کانون لشکر فرهنگی یوسف زهرا
فقط عشقو لانه ها وارید شوند
آقای آملی لاریجانی عدالت و عادل کجاست؟
مهدویت
بازدید امروز: 177
بازدید دیروز: 220
کل بازدیدها: 324225
بسم رب الحسین (علیه السلام)
من را بود غلامی تو تاج افتخار این تاج را به افسری شاهان نمی دهم
سلام کربلایی عیدت مبارک
اللهم الجعلنی من المتمسکین بولایته علی بن ابی طالب (علیه السلام)....
گاهی می شود اتفاقی آرام آرام در زندگی آدم رخ می دهد. اتفاقی که اگر آرام آرام رخ نمی داد، هیچ کس باورش نمی کرد.اتفاقی که همه نگاهش می کنند،دوست ندارند واقعیت داشته باشد ولی دارد. چه بسا خود آدم هم دستی در آن داشته باشد.
آنچه در عاشورای سال 61 در کربلا اتفاق افتاد هم از این دست است. ماجرایی که ریشه اش در جاهلیت اعراب جزیره العرب بود و بعثت پیامبر آخرین از بین آن ها و عدم توان مردم در انکار پیامبر و اسلام و خلافت و کشور گشایی ها و اخلاص علی و شجاعت علی و عدل علی و خلافت علی و نامردی نامردان و مردی مردان و خواست خدا و تمکین حسین ولی خدا.
این اتفاق باعث شد آخرین پسر دختر یک پیامبر از شرق تا غرب عالم جسمش بر پهنه خاک افتد و بشود آن چه نباید.
انگار همه دنیا خواب نما شده بودند. خون نواده رسول خدا(صلی الله علیه و آله) که زمین ریخت،کم کم خواب از سر آدم و عالم پرید. هر که از خواب بیدار می شد یا دیوانه می شد یا فدایی یا فراری. عجب دنیایی ست.
به هر حال ماجرای کربلا بیش تر به یک قصه شبیه است. قصه ای که واقعی است اما باور کردنی نیست و ای کاش این فقط یک قصه بود.
واقعه کربلا فرازی دارد که باید سر را پائین انداخت و خجالت کشید ،فصل و فراز کوفه و هر چه به مردمش بر می گردد.
این فصل از قصه کربلا فصل بی وفایی است،فصل دروغ، فصل لاف، فصل ترس،فصل دم دمی مزاجی،فصل نامردی و فصل بی دینی
ببینیم حواست هست حدود یک دهه تا محرم مونده آماده شدی یانه مثل من سرگردون و حیرون زرق و برق این
دنیای دون هستی؟ !!!!!!
ان شاءالله این محرم همراه آقا و مولامون شال عزا باندازیم و دیگه انتقام سیلی و روی نیلی و پهلو و در و دیوار و اسارت و معجر و گوش و گوشواره و ............. بگیریم
همسفر و کربلایی عزیز خداوند در روز قیامت به فرشتگانش می فرماید : نمی بینید که زوار حسین (علیه السلام) چه با شوق سوی او و سوی فاطمه (سلام الله علیها) می شتابند؟! به عزت وجلال و عظمتم سوگند که کرامتم را بر اینان واجب کنم (بحار الانوار75/98)
مطالب برگرفته از کتاب: قصه کربلا نوشته مهدی قزلی
یا علی
اللهم عجل لولیک الفرج
التماس دعا